ایـلـیـا یـکـی یـه دونـه

9 بهمن 93 عروسی 2 تا از پسر عمه های مامان سارا که هر دوتاشون   با هم داداشن تو یه شب بود    اینم از عکسای یادگاری مـا ا ا اینجا ایلی پسری بین 2 تا عروس نشسته و داره حال میکنه ، مگه میذاشت   عکس بگیریم هی این عروسو نگاه میکرد هی اون عروس نگاه میکرد و مات   میشد ، خب بچه بیچاره 2 تا عـروس یه جا ندیده بود دیگه ، به قول مامان   سارا پسرش داشت چشم چرونی میکرد ولی خوب به هر حال موفق  شدیم   یه عکس درست و درمون ازش بگیریم          مجبور شدم تن عروسا رو سانسور کنم  ا ا مادر جو...

  سلام گل پسملی خاله اومدم که از این روزای پر دردت بگم ، عقش خاله   داری مروارید در میاری بهت تبریک میگم و اما این مروارید در آوردنت باعث   شده که 2 روز و نصف تب کنی قبل اینکه مروارید در بیاری خیلی خوش خنده   و ناز بودی اما الان چون درد داری خیلی ساکت و مظلوم شدی الانم میخندی   اما خیلی کم ... الهـی خاله فدای اون مظلومیتت بشه ، البته اینم بگما 2 تا   دندون پایینی که داشتی در میاوردی اصلا اذیت نشدی و وقتی دندونت در   اومد ما تازه متوجه شدیم که داری دندون در میاری اما 2 تا دندون بالایی چون   بزرگ و خرگوشیه باعث شد که اذیت بشی گلم  ...